پژوهشگر گرامی،شما با عنوان تحقیق در مورد مدیریت صنعتی و جایگاه آن وارد وب سایت شده اید برای دریافت فایل می توانید به ادامه مطلب بروید.
تحقیق در مورد مدیریت صنعتی و جایگاه آن |1623535|iq

⚡دانلود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل : .DOC ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

قسمتی از متن .DOC :

مديريت صنعتي و جايگاه آن

بنطر ميرسد كه با واردشدن به عرصه صنعت , ساز و كارهاي مديريتي متناسب با آن تغيير نكرده است و كماكان با مديريت گسسته روبرو بوده ايم و مديريت بعنوان يك تخصص , يك حرفه و يك ارزش تلقي نميشود و چندان تعريف شده هم نيست بالاخص مديريت صنعتي كه جابگاه خاصي ندارد . بنابراين بر آن شديم كه در اين مقاله ضمن بررسي اجمالي نحوه انتصاب مديران در كشور , توانمنديها و شايستگيهاي مديران صنعتي را برشمرده و جايگاه واقعي آنرا هم نشان دهم . يقينا اين نوشتار عاري از اشتباه نيست لذا ارائه هر گونه پيشنهاد و انتقادي موجب امتنان است .

پيش گفتار

اگر دانش آموختگان رشته مديريت صنعتي را يك كالاي فكر ي ,علمي و تخصصي در نظر بگيريم , جهت ارائه و جذب مطلوب آنها به بازار كار , با چهار اصل اساسي بازاريابي , بي ارتباط نيست .

شناختن : يعني نياز بازار كار را بشناسيم اين امر توسط مسئولين ذيربط مبني بر تشخيص به نياز چنين رشته اي , آن را تصويب و تدوين نموده اند .

ساختن : بايد كالايمان راطبق نيازها , فرهنگها و ارزشها بسازيم كه اين مورد هم حمايت مسئولين مافوق رامي طللبد و هم اراده و خواست اساتيد و ( بالاخص ) دانشجو را , تا اين كالا با كيفيت مناسب ساخته شده و مجهز به توانمنديهاي مورد انتظار از اين رشته گردد .

شناساندن : بايد كوشش نمائيم تا كالاي توليدي را به بازار كار ( همراه با قابليت هايشان ) معرفي نماييم .

رضايت : كالاي مورد مصرف بايد رضايت مصرف كننده را فراهم آورد . يعني آنهايي كه جذب بازار كار ميشوند بايد تمام قوا توانشان را ارائه دهند تا با ايجاد رضايت در موسسات , زمينه اي مناسب براي جذب آيندگان و همنوعان خود ايجاد كنند .

لذا با اين نظر تا بحال مديريت صنعتي به دلايل متعدد , جايگاهش را در صنعت كشور نيافته و مورد بي مهري زيادي قرار گرفته است , مصمم به لزوم ارائه چنين مقاله اي جهت معرفي آن شده ام . باشد كه تا همگان با هم شويم و با دانستن حق , وظيفه و شايستگي , ايران اسلامي را شكوفا سازيم .

مديريت صنعتي در كشور :

بنظر ميرسد به اين نتيجه رسيده ايم كه ضمن درنظر داشتن تحقق عدالت اجتماعي در چهار چوب نظام جمهوري اسلامي ايران , صنعتي شدن كشور را در اولويت قرار دهيم . صنعتي كه ميتواند در خدمت انسان و خواسته هاي منطقي او قرار گيرد . اگر چه در صنعت تجربه زيادي نداشته ايم و هم اكنون هم اگر بخواهيم به صنعتي شدن پيش رويم بايد همگان دست به دست هم داده و همكاريهاي لازم در تمامي جوانب را داشته و بيش از پيش به مديران جوان مجهز به مديريت علمي روز و پرورش يافته اي روي آوريم . مديراني كه ضمن داشتن تعهد عملي كافي , مسلح به علم نوين مديريت درصنعت باشند تا شاهد شكوفايي هر چه بيشتر توسعه صنعتي كشور باشيم .

غالبا براساس ديد تخصص گرايي , سبك انتخاب يا انتصاب مديران ( بالاخص در صنعت ) اعم از مديران عالي , مياني و عملياتي چنين بوده و هست كه تكنوكراتها و متخصصين رشته هاي خاص جهت مديريت امور گمارده شده اند , كه بدليل بي اطلاعي يا كم اطلاعي آنها از مواردي نظير : تجزيه و تحليل مسائل مالي – تجزيه و تحليل سيستمي – تجزيه وتحليل مسائل رفتاري كاركنان و 000 موجب بروز مشكلاتي درعملكرد موسسات توليدي شده است .با توجه به اينكه ميدانيم هر موسسه توليدي يك سيستم است و اين سيستم داراي دو نوع عنصر اصلي و اساسي است , انسان و ماشين . رفتار انسان بخاطر پيچيدگي خاص خود قابل پيش بيني نيست و پيچيده ترين سيستمها ,سيستم اجتماعي كه متشكل از انسانهاست . انسانيكه داراي تفكر – ايمان – اعتقاد و صاحب خرد است .

ولي رفتار ماشين از قبل تعين شده و قابل پيش بيني است , اگر چه فرمان و كنترل سيستم ماشيني هم در دست انسان است . بنابراين نقش و اهميت نيروي انساني در موسسات توليدي وخدماتي كاملا مشهود است . لذا با توجه به دو پارامتر فوق , اداره امور سازمانها بايد با افرادي كه توانايي در بكارگيري بهينه سيستم هاي ماشيني و انساني دارند و سپرده شود .

البته پرواضح است كه بهبود , كنترل و نظارت سيستمها ي ماشيني ( برحسب مورد ) برعهده متخصصين انواع رشته هاي فني است كه مهندس ناميده ميشوند ( گرچه همين متخصص مسئول ماشين تحت سرپرستي مديريت عالي سازمان قرار دارد ) و اين به منزله آن نيست كه ما مديريت عالي يك سازمان صنعتي رابه يك مهندس بسپاريم و يا حتي در تعيين سرپرستي و مديريت يك پروژه مهندسان را مقدم بشماريم . ولي در كشور ما عملا بدين صورت نيست و با اظهارو اذعان صاحب نظران و مولفان مبني بر صحت اين امر و ضرورت به كارگيري مديريت صنعتي و تكنيكهاي آن در صنعت خود گواه بر اين مدعا است .

( در كشور ما اغلب سرپرستان و دست اندكاران طرحها , از بين مهندسين و فارغ التحصيلان رشته هاي فني و مهندسي سنتي انتخاب ميشوند . ) 1

( و در اين موقعيت است كه احتياج به آگاهي از شيوه هاي علمي و مديريت صنعتي و برنامه ريزي و كنترل را در كنار مطالب و آگاهي هاي خاص رشته هاي تحصيلي خود احساس نمايند . )2

(آشنايي با تكنيكهاي مديريت صنعتي و به هر مهندس مسئول در يك گروه توليدي , روشهايي را مي آموزد كه با بهره گيري از آن روشها , او ميتواند به نحو شايسته تري انجام وظيفه نمايد . بهبود كار در كارخانه , توسعه و تكميل محيط كار جهت توليد بيشتر , ايجاد كاهش در هزينه هاي جاري از طريق يافتن روشهاي بهتر توليد , افزايش مرغوبيت محصول از طريق كنترل هميشگي توليد , افزايش سطح توليد , توسعه امكانات ايمني كار و 000 همه و همه با استفاده از تكنيكهاي مديريت صنعتي مقدور ميباشد . )3

(با اين وجود چرا پستهاي مديريت به آساني در اشغال ساير تخصصها قرار ميگيرد ولي عكس آن صادق نيست ؟ جهت

جزییات بیشتر📜